به گزارش تحریریه، خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان واکاوی دلایل علمی تغییر ساعت رسمی کشور تلاش کرد تا نظر نماینده های مستقل مجلس را در پیگیری تثبیت ساعت رسمی کشور تغییر دهد و آنرا باعث افزایش مصرف برق معرفی نماید. 

نخست اینکه در کشورهای دنیا اثبات شده است تغییر ساعت اثر معنی داری بر کاهش مصرف برق ندارد و از پایان سال 2022 آنرا در اتحادیه اروپا کنار می گذارند، و اینکه خبرگزاری فارس بیش از 10 سال مطالعات مراکز مطالعاتی دنیا کار کرده باشد و به داده هایی دسترسی داشته باشد که آنها دسترسی ندارند، منطقی به نظر نمی رسد. 

ضمن اینکه فارس اثر روانی تغییر ساعت بر فیزیولوژی بدن را اندازه گیری نکرده و به طور فانتزی از کنار آن رد می شود که نشان از سطحی نگری در میز اقتصادی این خبرگزاری دارد و نشان می دهد که به محاسبه هزینه های پنهان واقف نیست. 

فارس ادعا کرد:

1. افزایش تقاضای برق به هنگام جلوگیری از تغییر ساعت رسمی کشور. در یک نظام تغییر ساعت به منظور بهره‌گیری از روشنایی نور روز که اختصارا (DST) نوشته می‌شود، به منظور صرفه جویی در انرژی، زمان محلی را به زمان خورشیدی نزدیک‌تر کرده تا بتوان از نور طبیعی خورشید استفاده بیشتر انجام داد.

2. بر اساس اظهارات سخنگوی صنعت، برق، تغییر ساعت رسمی کشور در ابتدای فروردین ماه حدود ۲ درصد در اوج مصرف و 4 درصد در مصرف انرژی تأثیر دارد.

3. در این شرایط به نظر می‌رسد، حتی اگر بخواهیم بر مبنای استدلالات اجتماعی از تغییر ساعت رسمی جلوگیری کنیم، باید این مسئله را به سال‌هایی موکول کنیم که تراز تولید و مصرف برق تراز متعادلی است. به عبارت دیگر اجرای این طرح در سال جاری می‌تواند زمینه خاموشی را مهیا کرده که بار روانی بیشتری از تغییر ساعت به جامعه وارد خواهد کرد.

فرض اول که غلط است و داده های آماری چنین چیزی را نشان نمی دهد و نظریات سخنگوی صنعت برق مبنای تحلیل نیست، بلکه باید به یک گزارش علنی تحقیقاتی که داده های آن در دسترس همه محققان و رسانه ها باشد، استناد شود. 

مشکل صنعت برق کشور در قیمتگذاری مضحک کنونی است که هرگونه سرمایه گذاری در صنعت برق را بی معنی کرده و از این صنعت، یک صنعت زیانده ساخته است. زیرا رسانه هایی مانند فارس فکر می کنند که برق را باید رایگان توزیع کرد!

نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که اگر ایران مصرف انرژی خود را کنترل کند به قدرت خاورمیانه تبدیل خواهد شد. با این حال سیاست کشور در حوزه انرژی مبتنی بر سوزاندن گاز در هر کوی و برزنی، قیمتگذاری نزدیک به رایگان برق، بنزین و ... است که اقتصاد کشور و مزیت های نسبی را متلاشی کرده است. 

سهم تمام قبوض در سبد هزینه های خانوارهای ایرانی به طور متوسط 2 درصد است که مصرف شدید و افسارگسیخته را تشویق می کند. 

اگر فارس به دنبال حفظ منابع انرژی کشور و جلوگیری از اسراف سرسام آور کنونی است، از اصلاح قیمت ها حمایت کند، نه بدیهیاتی مانند اثر زیانبار تغییر ساعت بر سلامت مردم و بی اثری آن بر میزان مصرف انرژی را منکر شود که در 3 دهه اخیر به اثبات رسیده است. 

پایان/